دختر گلم برات خبر خوشی دارم

سلام عزیزم اونقدر سرم گرم کار وخونه وتو باباییه دیگه حتی وقت نمیکنم بیام برات چیزی بنویسم خیلی شرمندم گلم ولی امروز خبر خوبی برات دارم مامان جون ازموقعی که بهت گفتم میخوام یک نی نی برات بیار ابجی یا دادشی تو بیشتر ازمن وبابا ذوق داری هرروز میگی کی ابجی میاد میریم خرید از هرچی خوشت میا میگی برایآبجی بخریم هرروز یک اسمی انتخاب میکردی تا بلاخره رفتم سونوی آنومالی برای سلامت جنین چون اصلا جنسیتش برام مهم نبود همیشه میگفتم خدا جون هرچی بهم میدی خوبش رو بده یکی مثل تو مثل گلم مثل عزیزدلم وقتی دکتر سونو میکرد من دعا میخوندم وقران زمزمه میکردم که فقط بگه مشکلی نداره وخدارو هزار مرتبه شکر دکتر گفت بچتون سالمه حالا که داشتم از سونو میومدم بیرون بابایی ازدکتر پرسید حالا جنسیت بچه چیه دکتر هم گفت یک داداشی خوشکل وبانمک مثل آبجی گلشه حالا عزیزم ازروزی که بهت گفتیم هرروز میگی پس کی دلت بزرگ میشه بلاخره قبول کردی داداشی داره میاد پیشت فعلا اسمش رو گذاشتم اقا متین تا ببینیم خدا چی میخواد

فعلا بااااااااااااااااااااااااااااااااای گلم